ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

آلبوم عکس(1)

اول از همه بگم که من مامان یاسمین زهرام که دارم این پست رو مینویسم اما نمیدونم چرا از دیروز هرکار میکنم نمیتونم با اسم خودم وارد نینی وبلاگ بشم؟؟؟به خاطر همین با اسم خاله هدی وارد شدم و این پست رو میذارم. اول از همه ما در پی شوکی که دیشب بر ما وارد شده(به خاطر جنسیت نینیه خواهر جان) و البته مریضیه مختصری که باعث شد ٣ تا آمپول نوش جان کنیم از دیروز ١ کیلو و ٣٠٠ گرم وزن کم کردیم که خدارو هزاران مرتبه شکر و امیدواریم موقت و گذرا نباشد. دختر خوشگلم الان یکی یه دونه شده و شده تک دخمله کوشولوی فامیل البته این یکی یه دونه همراه مامانی مریض شده و آبریزش بینی و نفس تنگی و تب و سرفه داره بمیرم برات مادر و البته چند روز پیش هم به خاطر پار...
29 دی 1390

ني ني زهراي خوشگلم عوضي بود!!!!!!!!

ديروز سه شنبه 27 ديماه 1390 دقيقا در هشت ماهگي ياسمين زهراي گلم و در آخرين ساعات شب، جناب آقاي دكتر ارشدي لطف فرمودن و يه هاله اي رو تشخيص دادن كه طبق اون ني ني زهراي گل ما با محمد آقا جاشونو عوض كردن. اين هاله كه معلوم نيست در اون ساعات شب (حدود يازده و ربع شب) به چه دليل رخ نمود، باعث شد كه همگي در شوك فرو بريم. ناگهان ني ني زهراي گل كه مدام صداش ميزديم و براش چيز مي خريديم تبديل شد به محمد آقا و تا اين قضيه جا بيفته زمان مي بره. اولين چيزي كه همه درگيرش شديم، سيسموني آقاست! آخه باباجون اخيراً از دوبي كلي لباس دخترونه براي ني ني آورده بود و ماماني و خاله سارا هم هرجا رفته بودن لباسهاي دخترونه خريده بودن. حالا محمد آقا مونده و يه اتاق پراز ...
28 دی 1390

خبر داغ

سلام من خاله سارای یاسمین زهرا هستم.تا ساعاتی پیش قرار بود واسه یاسی یه دخترخاله ناز مثل خودش بیارم.ولی ساعت 23:15 دقیقه امشب در مطب دکتر ارشدی متوجه شدیم گل من زهرا جاش رو با محمد جان عوض کرده.فعلا ی مقدار تو شوکیم.ایشالله فردا خاله هدی شرح بیشتری مینویسه.البته واسه ما سلامتی نی نی مهم بود که خداروشکر تمام اندامهاش سالم بودن و درست کار میکردن ولی سه چهار ماه بود فکر میکردیم دخمل داریم حالا پسمل شده تعجب کردیم.وگرنه قدمش رو دو تا تخم چشمهامونه.
28 دی 1390

بالاخره اومدم

این نوشته یک عدد خاله هدی است ... دوست جونی ها بالاخره اومدمممممممممممممممممممم............... جای همگی خالی خالی... خیلی خوش گذشت... همه چی عالی بود... از موشهای صحرایی نجف که تو میدون تره بار (محل هتل اینجانبان) به دنبال هم میدویدند و گربه ها و سگهای گرسنه دنبال اونها گرفته تا بوی بسیار متعفن زباله ها و زمین های پراز چاله و چوله آب لجن گرفته جلوی هتل و کارتن خوابها و ... گشتهای بازرسی متعدد سر هر کوچه و شلوغی و فشار و ... همه چی عالی بود...   (با اجازه مدیر محترم نی نی وبلاگ که دستور دادن غیر از عکس نی نی ها عکسهای دیگه ای توی وبلاگ نذاریم ولی اینبار تقاضا می کنم استثنا قایل بشن) عکس بالا، نمای روبروی درب هتل الریا...
27 دی 1390

این روزها چه خبره؟

بعد از یه غیبت چند روزه اومدم تا به اطلاع همگی برسونم که این روزها چه خبره؟ مامانی و بابایی و خاله هدی به سلامتی جمعه ظهر رسیدن ،البته خاله هدی یه خورده کسالت داشت اما شدید نبود تا دیروز صبح که حسابی گلو درد و حالت سرماخوردگی داشت (مامانی و بابایی هم یه خورده گلو درد دارن)و دکتر براش مرخصی نوشته و من و خاله سارا محروم شدیم از رفتن به اونجا و البته کلی هم غصه میخوریم. از یاسمین هم نپرسید که حسابی بلا شده یه الاغ بادی براش خریدن از اونجا همچین روش بالا و پایین میره حسابی بانمک میشه! با هم کلاغ پر بازی میکنیم تا به این قسمتش میرسه که یاسمین که پر نداره شروع میکنه به دست زدن. بعضی وقتها هم موش میشه و آدم دلش میخواد بخورتش. دستشو هم به ...
26 دی 1390

یاسمین به روایت تصویر

یاسمین خانوم در حال صحبت ببینید بچم چقدر ذوق میکنه وقتی ارگ میزنه بقیه عکسها در ادامه مطلب.... ببینید بچم چه خوشحاله یه تیکه دستمال کاغذی پیدا کرده. از ذوقش به منم نشون میده فکر میکنه یه کشف خیلی مهم انجام داده. یه ده دقیقه ای با این تیکه دستمال کاغذی مشغول بود و بازی میکرد. مامانی بابایی خاله هدی دلم یه ذره شده براتون . یاسمین در حال کمک به مامانی البته کمک که چه عرض کنم بهتره بگیم در حال شیطنت. ...
22 دی 1390

یه نینیه ناز محتاج دعای شماست.

ایلیای خوشگل ٧ ماهه دوست  یاسمین زهراست و از بدو تولد مشکل قلبی داشت و شنبه تحت عمل جراحی باز قرار گرفته و فعلا خیلی محتاج دعاهای شماست. امروز تشنج کرده و مثل اینکه دور ریه هاش آب جمع شده دعاکنید خدا بهش سلامتی بده و به پدر و مادرش صبر. ...
20 دی 1390